هر کدام از ما بخشی جداییناپذیر از این جهان هستیم
به جرات میتوان گفت که نود درصد مدعیان دانش آسترولوژی فقط بلوف میزنند. فقط ده درصد از این افراد میدانند که آسترولوژی یک موضوع وسیع و گسترده است. این دانش چنان گسترده است که هر کسی فقط میتواند در آن وارد شود و انتهایی برای آن نیست. آسترولوژی که ما در مورد آن صحبت میکنیم، بسیار عمیق است. این یک امر ضروری بین زندگی شما و جهانی است که با آن ارتباط دارید و یک مسئله در هماهنگی ریتمیک جهان است. ما جدا یا مجرد از جهان نیستیم، اما با یک روش ارگانیک و طبیعی به یکدیگر متصل شدهایم. زندگی یک “کل” است. هر اتفاقی که در هر کجای این جهان رخ میدهد نیز بر روی انسان تاثیر میگذارد و انسان نیز بر روی جهان تاثیرگذار است. اگر بتوانیم این امر را به درستی درک کنیم، نیازی نداریم بر روی نفس و غرور خود خیمه بزنیم. این نفس تو نیست، بلکه کیهان است. نیروهای بسیار قدرتمندی در حال عمل میباشند و نفس خود ما کاملا ناچیز در برابر آنها است. هر کدام از ما، بخشی جدایی ناپذیر از این جهان بزرگ است.
ذهن کودک مانند یک نگاتیو حساس است
هر کودک، هر زندگی جدید، بر روی لحظهای خاص برای مفهوم و برای تولد تکیه میکنند (هر دو به هم وابستهاند. او با توجه به آن چه که میخواهد باشد، انتخاب برج فلکی مناسب را انجام میدهد)، هر چه که از امکانات ذاتی خود است؛ هر چه که شکل گرفته از زندگیهای قبلی خود در “کل” است؛ هر چه که هوشیاری او را تحریک میکند.
در زمان تولد، وضعیت ذهن کودک دقیقا همانند یک صفحه نگاتیو عکس بسیار حساس است. هنگامی که یک جنین از نطفه شکل میگیرد، نخستین قرار گرفتن در معرض نور برای این نگاتیو است. روز تولد کودک، دومین باری است که این نگاتیو در معرض نور قرار میگیرد. این دو اتفاق در مواجهه با ذهن حساس کودک، همانند فیلم، ثبت میشود. جهان، همان گونه که در آن لحظه است، بر روی کودک تاثیر میگذارد. این گونه، تمایلات و ناسازگاریهای کودک را برای تمام عمر او تعیین میکند.
سه بخش مهم در آسترولوژی از نگاه اوشو
بخش نخست آسترولوژی، پوسته و لایه خارجی آن است که غیرضروری است. در این بخش هر چیزی که وجود دارد، بر حسب تصادف، نامشخص، و غیرقابل پیش بینی است. بیشتر ما در مورد اتفاقات خارجی صحبت میکنیم، بیشتر این وقایع اتفاقی رخ میدهد.
بخش دوم آسترولوژی (لایه میانی آن)، لایه نیمه ضروری است. در این جا اگر انتخاب درست انجام شود، امکان تغییر وجود دارد.
بخش سوم آسترولوژی (هسته آن)، ذات و ماهیت است. این غیرقابل تغییر است. در هنگامی که شناخته شود، تنها راه موجود، همکاری با آن است.
مسئله واقعی همان بخش سوم است. این جوهر همه چیز است. این بخش متعلق به درونیترین است و کاملا از پیش تعیین شده است. هرچه کسی بیشتر به سمت مرکز حرکت میکند، به بخش ضروری، بخش از پیش تعیین شده، نزدیکتر میشود. با آثارهای درونی، همه چیز شروع به ظهور علمی میکند، همانند یک قانون قطعی که پایه گذاری شده است. آنها (آثار درونی) بیشتر و بیشتر قطعیت مییابند.
بین این دو شرایط (شرایط محیطی و شرایط ذاتی)، شرایطی در لایه میانی وجود دارد که شخص میتواند مسائل تغییرپذیر را با استفاده از آزادی انتخاب خود تغییر دهد. در این جا هر کسی میتواند با هشیاری و آگاهی، انتخاب درستی انجام دهد، و این “راه درست” برای شروع حرکت به سوی مرکز و هسته شما است. با این وجود، کسی که در تاریکی جهل قرار داشته باشد، به سوی سرنوشت خود کشیده میشود و با آن چه که پیش میآید، همراه میشود.
سوالات عمیق از این دانش بپرسید!
هنگامی که شما به یک آسترولوژر مراجعه میکنید، از او سوالی اساسی بپرسید؛ پرسشی همانند این که: “آیا من ناراحت و بدبخت میمیرم یا به تکامل میرسم؟” این سوالی است که ارزش پرسیدن دارد؛ این به آسترولوژی ذاتی و ضروری متصل است. شما معمولا از آسترولوژر میپرسید که “چه مدتی زندگی خواهم کرد؟”، مثل این که فقط زندگی کردن کافی است. اما چرا زندگی میکنید؟ برای چه چیزی باید زندگی کنید؟ اگر من باید زندگی کنم، برای چیست؟
آسترولوژی می تواند یک ابزار در دستان شما باشد، البته اگر شما ضروری را از غیرضروری تشخیص دهید.
منبع: Osho, Hdden Mysteries, Talk #6
ترجمه: تیم تحریریه هورا